برخیز مطربا، که طرب آرزوی ماست


چشم خراب یار وفادار سوی ماست

دیوانگی عاشق خوبان، ز باده است


مستی عاشقان خدا، از سبوی ماست

ما عاشقان، ز قله کوه هدایتیم


روح الامین به سدره پی جستجوی ماست

گلشن کنید میکده را، ای قلندران


طیر بهشت می‏زده در گفتگوی ماست

با مطربان بگو که طرب را فزون کنند


دست گدای صومعه بالا به سوی ماست

ساقی، بریز باده گلگون به جام من


این خم پر ز می، سبب آبروی ماست

باد بهار پرده رخسار او گشود


سرخی گل ز دلبر آشفته روی ماست

ای پردگی که جلوه ات از عرش بگذرد


مهر رخت عجین به بن موی موی ماست